سفارش تبلیغ
صبا ویژن

(( بسم رب الشهداء و الصدیقین ))

 

وقتی که فهمیدم حاج احمد غروب روز بیست و یکم خرداد 1361

هنگام وداع با زادگاهش

در فرودگاه مهرآباد

رو به نیروهای همراهش به سوریه کرد و گفت:

«کسی که با ما می‌آید باید تا آخر خط همراه ما باشد»

و همه نیروها دست در جیب کردند و وصیتنامه‌هایشان را نشان او دادند،

احساس می‌کنم حاج احمد زنده است؛

نه آنانی که چرب و شیرین زندگی و حب مقام و مسند، آنان را در نیمه راه از امام و رهبری جدا کرد

 





      

(( بسم رب الشهداء و الصدیقین ))

 

وقتی که در سرگذشت حاج احمد خواندم که:

همرزمانش او را به زور به بیمارستان صحرایی می‌برند

تا ترکش بزرگی را از پایش بیرون بیاورند

و حاج احمد همه آنها را تهدید می‌کند که

نگویید او فرمانده است

و چون یک بسیجی ساده او را به اتاق عمل می‌برند

و به خاطر اینکه وقتی بیهوش شود،‌ هنگام به هوش آمدن ممکن است اسرار نظام را لو دهد،

هرگز راضی به بیهوشی نمی‌شود

و درد جراحی و پاره شدن ران را بدون بیهوشی تحمل می‌کند؛

نه تنها به این نکته رسیدم که حاج احمد هرگز زیر شکنجه‌های قرون وسطایی در زندان‌ها سخنی بر زبان نیاورده است،

بلکه تفاوت او با برخی دیگر آشکار می‌شود.

او زنده است که برای حفظ اسرار نظام و دفاع مقدس درد را تا مغز استخوان تحمل می‌کند،

نه آنانی که اسرار نظام و جنگ را قربانی حفظ موقعیت خود می‌کنند

 





      

(( بسم رب الشهداء و الصدیقین ))

 

روزهای اول فتح مریوان بود .

همراه حاج احمد سوار بر یک جیپ ، مشغول پاکسازی شهر بودیم .

همان طور که در خیابان های مریوان می گشتیم ،

ناگهان یک نفر سبیل کلفت قلچماق ملبس به لباس کردی که فانسقه هم بسته بود را دیدیم .

حاج احمد گفت :

بزنید کنار ببینم این چه کاره اس ، زدم روی ترمز ، حاج احمد پیاده شد و رفت به سمت او .

جالب اینکه حاج احمد با آن قد بلندش جلوی آن مرد سبیل کلفت ، ریز به نظر می آمد .

بلافاصله خیلی محکم از او پرسید : ببینم ، تو کی هستی ؟ چه کاره ای ؟!

او نگاهی به قد و بالای حاج احمد انداخت و همانطور که گوشه سبیلش را می چرخاند گفت :

ما کومله هستیم !

چشمتان روز بد نبیند ،

حاج احمد چنان گذاشت زیر گوش طرف که او با آن هیکل و دبدبه ، نقش زمین شد .

حاج احمد همانطور که  مثل شیر بالای سر او بود ، گفت :

بچه ها ، بیایید اینو بیاندازید عقب ماشین ببینم .

نسناس میگه من کومله ام !

ما توی این شهر فقط یه طایف داریم (( جمهوری اسلامی )) والسلام !

شهید حاج احمد متوسلیان

 





      
<      1   2